سلام علیکم.
مطلب زیر را در وبلاگ مهرورزی نوشته ام،ولی دیدم که بی مناسبت با مطلب جدید وبلاگ همفکری نیست. برای همین گفتم اینجا هم بیاورم .
عنوان : موضوع اصلی
بسم الله
سلام علیکم .
اول ممنون از مدیریت محترم که باز اینجا را فعال کردند و بعد هم باز هم تشکر که بنده را هم به جمع خودشان راه دادند ، باشد که شکر نعمت بجا آورم .
می گویند حضرت عیسی علیه السلام با یکی که در سفر بودند در راه به دریا رسیدند و همراه ایشان گفت که حالا چه کنیم ؟ ما که وسیله ای برای عبور از دریا نداریم .
آنحضرت فرمودند دنبال می راه بیفت و بگو یا عیسی یاعیسی ... .
روی آب راه افتادند و پس از چندی همراه آنحضرت دید که ایشان هم زیر لب چیزی می گوید ، دقت کرد و دید که می گویند یا الله یا الله ... .
پیش خود گفت که چرا من نگویم یا الله ؟ گفتن همانا و فرورفتن در آن همان .
این را برای مدیریت محترم عرض کردم که زیر لب می فرمایند : یا بلاگفا یا بلاگفا ... ، پس تشکر از بلاگفا را ایشان می فرمایند ، حالا بلاگفا هم از کی ؟ بماند .
شکر خدا موضوع پیشنهادی ، مسئله ی ازدواج و سن آنرا عرض می کنم ، هم مسئله ای سیاسیست که و هم اجتماعی وهمینطورهم اجتماعی مذهبی ، راست کار دست اندر کار مبارزه بافساد هم هست .
یه مطلب که از استادشهید مرتضی مطهری دیده ام در رابطه با این موضوع عرض کنم و برم سر اصل موضوع .
استاد می فرمایند خدا دوتا از پیامبران را به تعبیر بنده کاملا به کمال نرسانده اند ، چراکه ازدواج نکرده اند ، یکی همان حضرت عیسی علیه السلام و یکی هم حضرت یحیی علیه السلام که ایندو پیامبر همزمان هم می زیسته اند .
اما اصل موضوع :
برای هریک از ما ، به عبارت دیگر ما ، موضوعی مطرح است که همین موضوع ازدواج ، و سن آنهم زیر مجموعه ی آن موضوع اصلیست و آن موضوع اصلی ، هم در طرح مسئله ی فرع برآن و هم در پاسخگویی به مسئله ی فرعی دخیل است .
پس طرح و پیگیری همین مسئله ی ازدواج و سنش هم با آن اصل متفاوت می شود وقتی که یکی از ما مثلا مسلمان باشد ، یا مثلا مذهبی باشد و یا مسلمان مذهبی باشد و دیگری به اصطلاح غیر مسلمان ووو .
چی گفتم ؟ اول تشکر که در اصل نمی دانم آخرش متشکر از مثلا جمهوری اسلامی ایران می شویم ؟ یا ... ؟ و آخرش هم مثل همین اصل مهرورزی ما اصل موضوع بحث ماست .
بسم الله الرحمن الرحیم ، قل هوا الله احد ، الله ( احد ) الصمد ، ... .
والسلام علیکم و رحمه و برکاته.