سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا و سلام

ادامه ی بحث علوم انسانی :

چون این روزها مطرح است که مثلا آیا : " علم اسلامی و غیر اسلامی وجود دارد یا نه؟ " ، نکته ی اول این شد که دین و علم و همچنین علوم دینی یا اسلامی با علوم انسانی فرق دارد در حالیکه علوم انسانی دانشگاهی شامل علوم دینی هم می شود ، که این ناشی از درک یا دیارفت غرب از دین و علوم دینی بوده در حالیکه هرچند ما هم دین را درمقابل علم داریم ولی نه در تعارض با آن و نه تحت علومی که گفته می شود موضوع آن بقول : " یکی از متفکران غربی به نام ویلهلم دیلتای " عبارتست از : " آثاری که انسان آن را خلق کرده است . " ، چراکه خلق شده مثل دانسته شده است و موضوع علوم انسانیست نه موضوع علوم دینی یا اسلامی که گفته شد : مَا لَمْ یَعْلَمْ است .

یعنی در این امر به اقدام به بازنگری ، هر چند فقط این اساتید علوم انسانی دانشگاهها نیستند که می توانند وارد بحث شوند ، همچنین نزدیک به دومیلیون دانشجویی که گفته می شود دارند ، بلکه حوزه و طلاب مدارس ویژه ی علوم دینی را هم می توان بچالش کشید ، ولی این به آن معنی نیست که مثلا من انسان دیندار یا مسلمان هم که وارد بحث می شوم علم دینی نداشته باشم ، چه رصد به اینکه دین علمی هم داشته باشم و آنهم همان علمی که خود : " آن را خلق کرده " باشم !؟ در حالیکه خود مخلوقم چه رسد به مخلوقم .

بنا براین اولین نکته خالق این علوم انسانی دانشگاههاست که خلق کرد ، مثل انسان که خلق می کند ولی خود مخلوقست ، و در این بازنگری آیا موضوع خالق است ؟ یا مخلوق ؟ یعنی در علوم انسانی موضوع انسان است ؟ یا آثارش ؟ بعبارت دیگر موضوع خالق علوم انسانی است ؟ یا اینکه در دانشگاههای ما بعنوان علوم انسانی گفته می شود و مخلوق انسانی مثل ماست ؟ که بقول استاد ما : " شورای انقلاب فرهنگی ما امر به اقدام به بازنگری در این را که مخلوق است نموده !؟ ونه بازنگری در خالقش !؟ در حالیکه : اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ " .

" حالا بماند که ما چه چیزمان از غربیان کمتر است در خلق اثری مثل آثاری که ایشان آفریده اند ؟ " : بقول استاد ما