سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا و سلام

پرسش و پاسخ

    نظر

 

سلام علیکم .
باز هم می خواهم حرفی از استاد زده باشم ، منتها این بار بنده هم بی حرف نیستم ، هرچند هرچه دارم از اوست .
ایشان در وبلاگشان پرسشی را مطرح کرده و حرف بنده هم پاسخی به آن است .

اما پرسش :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ،  الَّذِی خَلَقَ ... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ،  صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى .  

    حفظ و نگهداری :

سلام علیکم .

    پس از مسئله ی پیدایش حافظه و حافظ مسئله مسئله ی حفظ کردن حافظ یا حقظ کننده است ، که در این مسئله هم یا حفظ و نگهداری معقول بوده ویا محسوس بقول ارسطویی ، یعنی پس از فعالیتی دستاورد آن بحافظه سپرده شده  و اگر تفاوتی هم باشد در چگونگی حفظ و نگهداری دستائردیست که پس از فعالیتی حاصل شده .

    به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری دیدیم که علم حضوری هم پس از تبدیل به علم حصولی بود که به حافظه سپرده شد و اصلا بقول ایشان پیدایش حافظه و حتی ذهن هم پس از فعالیتی می باشد و به تعبیر ایشان ابتدا فاقد حافظه هستیم .

    حالا بازهم ما کاری با مثلا چاه منار دستاورد مان نداریم که پیش از بدست آوردنش تهیه دیده ایم یا بعدش به یادمان می اید که این را کجا نگهداریم ؟ اصلا چرا نگهداریم ؟؟؟؟ کی نگهدارد ؟ ما ؟ و مای نگهدارنده یا حافظ ؟

    خب ایندو مسئله ای بود که گذشت ، ولی مسئله حالا اینست که برفرض دستاوردی ، چه افلاطونی و چه ارسطویی و چه ... ، حفظ و نگهداری آن چگونه است ؟ یا قانونش چیست ؟ یا بقول ارسطویی و دیگر روشها : دستورالعملش چیست ؟ 

    خب ( باید و نباید ) یا ( نباید و باید ) شان که معرف حضورتان هست .

    لب کلام همین ( دو رقم ) است و همانطور که عرض کردم اختلاف در تعبیر دارند ، یکی مثلا ( ایجابی و سلبی ) گفته و نطق دیگری هم مثلا ( صفر یک ) است .

   در حالیکه اگرهم ما خبر نداشته باشیم که یکی از این دو رقمشان اعلی است ، ولی بر فرض تساوی ایندو درپیدایش وشکل گیری حافظه ،  باز تقدم یکی از این دو بردیگری بعنوان دستاورد ما مسئله سازاست ، مگر اینکه این فقط حفظ و نگهداری دستاورد نیست که دو رقمیست ، بلکه دستاورد هم دو رقمیست ، که حرف این است ، جز این است ؟

واما پاسخ :

    پاسخی که بنده در قسمت اظهار نظر داده ام این است :
سلام علیکم .
   جزاین نیست ، یعنی همانست همه ی حرفی که در مراکز علمی ما اعم از حوزی و دانشگاهی زده می شود .
   کافیست من طلبه یا دانشجو گوشی برای شنیدن داشته باشم و گوش بدهم تا به گوشم برسد این حرف .
   ولی کو گوش شنوا ؟ آخه گویا این هم کارشناس ، کاردان ووو دارد یا بقول همان خطیب جمعه در تخصص
ایشانست و لا غیر ، بقول شما غیر متخصص را عرض میکنم ، خودمان را می گویم که گویا عضوی برای دریافت حرف مثلا عالم و دانشمند ندارد این طالب علم یا جوینده ی دانش ، واگر هم لطف بفرمایند دفترچه ی راهنما هم دارد ، دستورالعمل ( باید و نباید ) یا ( نباید و باید ) شان را می گویم .

    خب این پاسخی بود که بنده داده ام ، پاسخ شما چیست ؟