به نام خدا و سلام

انگیزه ی بحث :

همینکه ما می خواهیم بدانیم که علوم انسانی یعنی چه ؟ کافیست که ما انگیزه ای برای این پیگیری داریم ، حالا چه این بحکم دین باشد که مثلا گفته شده باشد : طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة ، و الا ان الله یحب بغاة العلم ، و چه این فطری ما باشد که جوینده ی دانش آفریده شده ایم و جوینده اش را یعنی خود را نیز دوست داریم .

خب این در پاسخ به این پرسش که انگیزه ی ما چیست ؟ حالا چه این کف انگیزه ی ما باشد و چه سقف آن ، بهر حال ما بی انگیزه نیستیم ، اما هدف فقط این نیست که بخواهیم بدانیم که علوم انسانی یعنی چه ؟

تمام هدف هم چیزی نیست جز همان که در آنچه بعنوان علوم انسانی از کلاس اول تا نهایت دانش آموزی و بعد هم دانشجویی ما پیگیری می شود ، و یا همان هدفی که پس از این در نظر گرفته شود برای آنچه که از این پس بعنوان علوم انسانی در دستورکار دانش آموز از کلاس اول گرفته تا پیش دانشگاهی و بعد از آنهم دانشجوی دانشگاهی قرار داده بشود .

خب روشن شد که حالا دیگر یک تفاوتی دارد با سابق و آنهم دانستن این هدف است هرچند که در سابق کاری با این نداشته باشیم که نه تنها هدف در علوم انسانی چیست ؟ بلکه از علوم انسانی هم چیست ؟! که درمقدمه ی بحث گفته شد : این روزها از آن بیشتر بچشم می آید و بگوش می رسد که ...

سلام علیکم

این روزها عبارت علوم انسانی را بیشتر می بینیم و می شنویم که بعد از سه دهه تازه بفکرش افتاده ایم ! البته ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است .

یک روز یک معلمی که داشتم می گفت می دونید که چرا در کلاس اول این درسها را دارید ؟ مقصودش کتب درسی بیشتر بود ، کتاب فارسی ، ریاضی و علوم ، شایدم دفتر نقاشی کلاس اولمان .

می گفت دانشگاه هم که برید همینهاست ، آنجا هم علوم انسانی دارید و ریاضی فیزیک و علوم تجربی و هنر .

می گفت اینارو برای همونا گذاشتن !

یه چیز دیگه ای هم می گفت که اینو بیشتر از همه یادمه ، می گفت : چیزی که بخوان می گذارند و این مخصوص یک کشور هم نیست ، همه جا اون جیزایی که می خوان برای دانش آموزان و دانشجویانشان می گذارند .

با این مقدمه حالا بریم ببینیم علوم انسانی یعنی چه ؟

این بحث ادامه دارد ان شاءالله تعالی