باز علوم انسانی !؟ قسمت دوم
سلام علیکم
ما کاری با گنگره ی علوم انسانی که گفتیم سال آینده قرار است برگزار شود نداریم ، ما یعنی بعنوان یک طالب علم یا جوینده ی دانش فقط با این کار داریم که فردا ماحصل کار این کنگره خورد و خوراک ما خواهد شد حالا چه بعنوان یک طلبه در حوزه و چه بعنوان یک دانشجو در دانشگاه و چه همانطور که گفته شد بعنوان یک طالب علم یا جوینده ی دانش ، بنا بر این حق داریم که نسبت به آنچه که جلویمان می گذارند بی تفاوت نباشیم .
یکی دو نکته را بد نیست یادآور شوم که علوم انسانی که گفته می شود مثل دیگر علوم دانشگاهی و همچنین حوزوی ریشه ای غربی دارد آنهم نه ریشه ای انسانی غربی ، چراکه هرچند هم انسان غربی با انسانی در دیگر نقاط زمین فرقی داشته باشد باز انسان است و مثل دیگر انسانها درک و دریافت دارد .
نکته دوم که قابل یادآوریست اینکه در غرب هر از چند گاهی یک اتفاق علمی افتاده ، هرچند که الانه دیگر به بن بست رسیده و دیگر نمی تواند مثل سابق آن اتفاقها در غرب بیفتد ، اتفاقها اولش در یونان باستان افتاد و سالها بر مراکز علمی غرب و به پیروی از غرب در نقاط دیگر هم حاکم بود تا اینکه پس از انقلاب صنعتی در اروپا رفته رفته حاکمیت آن رو به کاهش رفت تا اینکه اتفاق بعدی افتاد و جهانگیر هم شد ، اخیرا هم که حرف از اتفاق جدیدیست که در کشور ما هم بقدر کافی جا باز کرده و اگر در خاطرتان باشد در نوشته ای گفتم که منطق فازی خود را منطق قرآن هم می داند !؟
برای اینکه مطلب بهتر جا بیفتد بد نیست حرف خوبی از شهید مطهری را بیاد بیاوریم که می گوید : مراجع ما در واقع مقلدین بزرگ هستند !؟ چراکه از تقریبا سیصد سال پیش اتفاقی در حوزه نیفتاده که قواعد اصولی شیخ انصاری را دگر گون کند .
مقصود ایشان اتفاقی مثل آنچه که در یونان باستان و بعدش در اروپا افتاد و جریان علمی در مراکز علمی را در دست گرفت .
حالا حرف اینست که آیا در گنگره ای که بناست برگزار شود می خواهند اتفاقی بیفتد ؟ مثل آنچه که در یونان باستان افتاد ؟ و یا در اروپا بعد از رنسانس ؟ ویا مثلا در سیصد سال پیش که فقه و اصول حوزه رخ داد ؟
یا یک کاری می خواهیم بکنیم مثل مثلا آنچه در گنگره ی وین و در اروپا کردند و منطق ریاضی جای منطق ارسطویی ایشان شد ؟ و گرداننده اش امثال راسل ها بودند !؟
ما با گرداننده ی این گنگره کاری نداریم و نیتش ، ولی فردا دستاورد این گنگره در مراکز علمی ما حاکم می شود و مثلا در قوه ی قضایی ما قانون کارش که با ناموس و جان و مال ما سروکار دارد ، و چنین هم نیست که حوزه و دانشگاه با دستاورد این گنگره مشغول بکار شود و کاری با ریز ریز زندگی ما نداشته باشد ، خیر ، چنین نیست که بازهم گفته شود بیاییم مثلا دانشگاه را با مراکز صنعتی پیوند دهیم ، خیر در پیوند هست ، حالا اگر کارایی ندارد از ناکارمدی حوزه و دانشگاه در مثلا صنعت است نه عدم پیوندش .
البته ناگفته نماند که تصمیم را دست اندرکار می گیرد چه در کشور ما که دارای نظامی ولایی است و چه در دیگر کشورها که مدیران کار بنا بر قواعد علمی خود فرمانروایی می کنند و دستکم حرف آخر را می زنند و ربطی به عدم پیوند مراکز علمی با مراکز صنعتی ندارد ، چراکه کافیست دانای کاری بر سر کار باشد حالا چه در امر صنعت و چه در هرکار دیگری .
نکته ای دیگر که جای یادآوری دارد اینکه شاید چنین گفته شود که مثلا منطق ارسطویی یا منطق ریاضی و همچنین فازی ایندو چه ربطی به دیگر علوم دارد ؟ چراکه روش متفاوت علوم در متدولوژی علوم بحث شده و می شود .
حالا ما کاری با این نداریم که چرا در اتفاقاتی که در غرب افتاد و روش ارسطویی باب شد و بعدش هم روش ریاضی ، این اتفاق در تمام علوم اثر گذار بود ، ولی روش من طالب علم یا جوینده ی دانش برای کسب علم چیست ؟
آیا مگر بنا نیست که ماحصل کار گنگره ی علوم انسانی را بخورد ما بدهند ؟ روش خوردنش چیست ؟ آیا فقط ببینیم یا بشنویم که چه می گویند ؟! و با مابعد الطبیعه ی اعضای حسی کاری نداشته باشیم ؟ آیا هرچه گفته شد مثبت منفی یا منفی و مثبت و یا خاکستری سیاه و سفید و یا سفید و سیاه این دو را بحافطه بسپاریم ؟!
خب بقول استاد ما : مابعد ذکرش چی ؟ بهش فکر نکنیم ؟! یا طبق آنچه که در غرب افتاده فکر کنیم !؟ یا قرارست اتفاقی در فکر کردن ما بیفتد ؟
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون ( قرآن سوره ی انبیاء )