سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا و سلام

عرض پوزش

    نظر

 

سلام علیکم .

    ضمن عرض تسلیت بمناسبت سالروز شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام و با آرزوی سال نوی بهتر از سالی که آخرین روزش را پشت سرمی گذاریم غرض از مزاحمت مطلبیست که به شرح زیر بعرض می رسانم .

    در وبلاگ ازمسجدچی باقیمانده ؟ پیامی دیدم بشرح زیر :

   امیر عباس ( چهارشنبه 23/12/1385 - 19:51 ) revaiat.parsiblog.com
  
سلام
    از وبلاگ پدر به اینجا رسیدم. کاری ندارم که موافقید یا مخالف یا موافقم یا مخالف. اما اینکه پرسیدید چه شد؟
    حضرت امام راحل(رضوان الله علیه) با نگاه ژرف به مکتب تشیع گفتند:«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد».
    من که خودم را از امام خمینی عالم تر نمی دانم، شما و ولی فقیه محترم بیت تان را نمی دانم.
    دعا بفرمایید .

    وقتی این را دیدم نظرم را ( بدون نام ) پس از آن در آنجا نوشتم و بعد مثل همین را در وبلاگ ( روایت فجر ) دیدم ولی ( بانام ) به این صورت : 

   مریم یزدی (جمعه 25/12/1385 - 9:21 ع )az-masjed-chi-mandeh.persianblog.com  
  
باسلام تشکر از قدم رنجه شما و اظهار نظرتان .
   نظر پدرم هم همانست که شما گفته اید ولی این دلیل نمی شود که نظر منم حتما مثل نظر پدرم باشد همونطور که نظر حضرت ابراهیم علیه السلام هم مثل نظر پدرشان آذر نبود .
   بله تعجب من هم از همینه که چطور من می دانم پیامبر اعظم صل الله علیه واله و سلم چگونه حکومت تشکیل داد ولی مرحوم خمینی با آن همه علم و آگاهی که شما هم یاد کرده اید نمی دانستند !؟ و مثل رژیم منحوس شاه دولت تعیین کردند ؟ ! در حالی که از ایشان بیشتر از همه انتظار می رفت که به سیره ی نبوی عمل می کردند .
   اگر چنان می کردند الان این همه مسئله نداشتیم ، یعنی ایشان باعث بانی مشکلاتی هستند که داریم ، که پیامد جمهوریست که بنیانگذارش ایشان بودند .
   امیدوار که به عقل بیایم و ضرر را از هرکجا جلویش را بگیریم دیر نیست .
   بازهم ممنون از زحمتی که کشیدید .

  پاسخ مدیر وبلاگ ( شنبه 26/12/1385 - 8:39 ص )
  پاسخ را خودتان گفته اید. آنجا که خودتان را از حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) عالم تر می دانید. از نظر دادن در وبلاگتان پشیمان هستم خواهرم. متاسفانه به طرز وحشتناکی خودتان را قبول دارید. ... الا ما رحم ربی!

  خب پاسخ مدیر محترم وبلاگ وزین ( روایت فجر ) را هم که ملاحظه فرمودید که در واقع پاسخ به عرض بنده می باشد و برای همین امروز رفتم و در وبلاگ از مسجدچی باقیمانده ؟ این مطلب را چنین توضیح دادم :

 

صاد (سه شنبه 29/12/1385 - 11:14 (  sad13.parsiblog.com  

سلام علیکم .

ببخشید که بدون نام چیزی را در اینجا نوشتم .

فکر نمی کردم اینقدر ( وحشتناک ) اعتماد بنفس داشته باشید و به خود باوری رسیده باشید که بانام خودتان آن را در وبلاگ ( روایت فجر ) برادرمان آقای امیر عباس بنویسید و آنچه را که در حق من بود نوش جان بفرمایید .

ببخشید مرا در روز که روز شهادت آقا علی بن موسی الرضاست ، تسلیت بنده را هم بهمین مناسبت پذیرا باشید .

امیدوارم سال نوی را پیش رو داشته باشید در خانه ، محل ، شهر و دیارتان ایران اسلامی و پیش از این هم در جهان به امامت آقایمان انشاءالله تعالی و اللهم عجل لولیک الفرج و ... .

 

تا بعد فعلا خدا نگهدار .

 


باردیگر

    نظر

بسم الله الرحمن الرحیم ، اقرا باسم ... اقرا و ... .

سلام علیکم .

بعد از وقفه ای مطلبی را در وبلاگ مهرورزی نوشتم .

مطلب از این قرارست :

    اعلام موضع (3)

یادآوری :

هرچند بعد از نوشته ی قبلی بنده هیچیک از همکارانم مطلبی ننوشته اند ولی چون به اصطلاح مدتی این نوشتار هم تاخیر شد بد نیست یک یادآوری هم داشته باشیم .

استاد یزدی در این زمینه ، یادآوری را عرض ی کنم ، نکته ی خوبی را می گویند ، ایشان تعبیر ( ایستگاه یادآوری ) را دارند ، به تعبیر بنده حرفشان اینست که هرچشم اندازی برای آینده پس از نگاهیست به آنچه که پشت سر گذاشته شده .

طبق نظر ایشان اصلا پردازش اطلاعاتی که به حافظه سپرده شده پس از یادآوری آنست ، مثلا پرداختن شما به همین عرایض بنده  که بحافظه سپرده اید پس از یادآوری آنست .

خلاصه ی نظر ایشان همان تعبیریست که دارند ، یعنی میان دریافتی از مثلا عرایض بنده و اظهار نظرتان در باره ی آن ایستگاه یادآوری آنست .

خب عرض بنده در این قسمت این شد که وقتی که ما بخواهیم اعلام موضع کنیم ، مثلا در موضوع ولایت که موضوع بحث می باشد ، حتی در زمان انتخاباتی هم که پشت سر گذاشتیم ، این کار پس از یادآوری موضوع اتفاق ی افتد .

مثل اظهار نظر در باره چیزی که پس از یادآوری آن چیز در باره ی آن اظهار نظر ی کنیم .

تا بعد ، یعنی بعد یادآوری فعلا خدانگهدار .


شاهدومشهود

    نظر

    بسم الله الرحمن الرحیم ، ... .

سلام علیکم .

با خبر شدم که وبلاگ از مسجد چی باقیمانده ؟ بروز کرده و بمناسبت هم ، به مناسبت 22 بهمن .

مطلبش اینه :

باز ، از مسجد چی باقیمانده ؟

بسم الله الرحمن الرحیم .

سلام علیکم .

باز ، از مسجد چی باقیمانده ؟

      هر سال با فرا رسیدن ایام  دهه ی فجر (روزها یی که حکومتمان متولد شد) ، این سوال برام تکرار می شه و با خودم فکر می کنم  ، حالا که خدا کمکمون کرد و این فرصت رو به ما داد تا بتونیم یک مملکت با دین اسلام رو بر سرکار بیاریم ، آنهم نه ارزان بلکه با بهای سنگین خون هزاران شهید و از آن مهمتر با بهای عقیده های راسخ و محکم میلیونها نفر ، پس چرا همون موقع خشت اول را صاف نگذاشتیم ؟ واقعا حیف نبود ؟

     از پدر شنیدم ... شعار : «... حکومت اسلامی ...» ، که قبل از 22 بهمن در بین مردم و در تظاهرات و تجمعات شنیده می شد  ، بعد از 22 بهمن تبدیل شد به « ... جمهوری اسلامی! ... » !  چرا ؟

     با وجود غنای دین اسلام ، شکل حکومت از غرب گرفته شد .

 نه شرقی نه غربی  ، جمهوری اسلامی .

و از اون خون و عقیده ی راسخ و محکم که فقط منتظر یک اشاره بودند چطور استفاده شد؟

     مثل پیامبر اکرم (ص) در اولین روز ورود مسجدی رو بنا میکردیم  . و فرادا ، جماعت ، جمعه و حج را در جامعه جاری می ساختیم :

در هر محله خانه ها زیر مجموعه ی مسجد محل  

و مسجد های محل زیر مجموعه ی  مصلای نماز جمعه شهر

 و مصلاهای نماز جمعه شهر ها زیر مجموعه ی مصلای نماز جمعه تهران

می شد  .

اونوقت تو محل اگه یه شب کسی مسجد نمی آمد ، همسایه ها نگرانش میشدن که فلانی کجاست و چی شده که نیامده ؟ و ...  

واگر اینگونه می شد زمینه ی ظهور آقا امام زمان علیه السلام هم فراهم می شد . که به خانه کعبه تکیه خواهد داد در وقت ظهور شان .

      با تمام این حرفها یه مثل معروف هست که میگه : ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست.

بابا نذاریم کسی پیدا بشه ، که بگه  : از مسجد چی باقیمانده ؟

یا مهدی ادرکنی .

   مطلب این بود که دیدید ولی دیدم که در اظهارنظرات هم پدرشان حرفی زده که گفتم این را هم ببینید .

   حرفشان اینست :

سلام دخترم .

راستی سخنرانی این هفته ی برادر حسن رحیم پور ازغدی را شنیدی ؟ نه اینکه الان پخش میشه از شبکه ی یک سیما ، بلکه همون که جمعه ها پخش میشه ، من شنیدم .

از قضا در رابطه با مطلب تو بود ، ولی این دفعه حرفشان فرق داشت با مثلا اون حرفی که در نماز جمعه ی تهران گفته شد که از این قرار بود که هم کسانی که می گویند اگر چمهوری باشد اسلام از بین می رود ، وهم کسانی که می گویند اگر اسلام باشد جمهوری از بین می رود ، ایندو حرف غلط است : ( چراکه ) جمهوری اسلامی  یا بقول خطیب نماز جمعه مردم سالاری دینی را گویا اصلا پیامبر اعظم هزار و چهارصد سال پیش هم گفته اند !

حالا چه فرقی دارد حرفشان با این حرفی که در نماز جمعه گفته شد ؟ فرقش اینه که جناب ازغذی برای توجیه جمهوری اینگونه استدلال فرمودند که :

عقل یکی از منابع فقهی ماست .

گزینش حرف عقلا عقلانیست .

جمهوری حرف عقلاست .

پس حضرت امام ( ره ) یک اجتهاد فقهی داشته اند برای بنای ( جمهوری اسلامی ) .

خب ، حالا بماند مراد ایشان از عقل : ( چراکه ) بین ذهن ، عقل ایشان نمیشه زیاد فرق گذاشت ، همینطور فکر ، ذکر ، حفظ ، دل و حس ایشان .

همینطور بماند عقلایی که منظور نظر ایشانست : ( چراکه ) شاید یه دفعه طبق فرمایشات ایشان مثلا این چیه سکولار از آب در بیاد .

وباز : ( بشرح ایضا ) منابع فقهی ایشان : ( چراکه ) حتی کتاب الله و عترتی را هم عقل : ( گزینش ) می کند . یعنی منبع مبابع هم عقله .

ولی دخترم همینکه ایشان فرموده باشند که دین و آنهم دینی که خدا رضایت داده به آن که دین ما باشد ( : الیوم ... و رضیت اسلام دینا ) ، شکل حکومت را که اگر هم مهمترین مسئله نباشد از اهم مسائل است مسکوت گذاشته و پیامبر اعظم هم مثل حضرت امام ( ره ) شکل حکومتشان را برگزیده اند ، همین برای ارزشمندی حرفت  که پرسیده ای : ( از مسجد چی باقیمانده است ؟ ) را می رساند .

آری دخترم ، پیامبر اعظم صل الله علیه واله وسلم شکل حکومت را هم فرموده اند ، آنهم بر اساس وحی .

بله دخترم ، این درست که وقتی خدا فرمود : الیوم ... ، یعنی هرچی که جانشین پیامبر بگه همونه و در عصر غیبت هم هرچی جانشین امام بگه همونه ، ولی منکه تا یادم میاد فکر نمی کنم حضرت امام استدلالی مثل آن خطیب نماز جمعه یا حالا مثل جناب ازغدی فرموده باشند ، بلکه ایشان فرمودند و امثال بنده هم بفرموده رای دادیم : چراکه حرفشان برای امثال بنده حجت بود .

چراکه ما برای این انقلاب کردیم که دین حاکم بشه و حضرت امام هم رهبر دینی ما بود .

ما انقلاب نکردیم که عقلایی که عقلشان تا حسشان هم قد نمیده حاکم بشن ، که جناب ازغدی چراغ سبز به آنها نشان می دهند ، که بقول امام حسین علیه السلام : الاسلام والسلام ، در این صورت . 

اینم از حرف پدر و فعلا خدانگهدار .