سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدا و سلام

حرف یک دوست با احمدی نژاد

    نظر

سلام علیکم .

در قسمت اظهار نظر وبلاگی مطلبی دیدم کیه یک دوست حرفی داشت برای ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر احمدی نژاد .

اول مطلب آن وبلاگ را ببینیم که تحت عنوان انتقاد یک دوست از احمدی نژاد چنین نوشته :

انتقاد یک دوست از احمدی نژاد

 مدیرمسئول روزنامه کیهان از چند شغله بودن الهام انتقاد کرد. کیهان در شماره روزچهارشنبه خود در ستونی با عنوان نکته به قلم حسین شریعتمداری حق را به منتقدان چند شغله بودن الهام داد و نوشت: «خبر، تعجب آور بود و در نگاه اول باورکردنی به نظر نمی رسید. آقای دکتر الهام وزیر محترم دادگستری، سخنگوی دولت، عضو حقوقدان شورای نگهبان که مسئولیت های جانبی دیگر نظیر تدریس در دانشگاه را نیز به عهده دارند با حکم جدید رئیس جمهور محترم به ریاست «ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز» هم منصوب شده است! این خبر بلافاصله بعد از انتشار با انتقادهای گسترده ای روبرو شد و الحق که حق با منتقدان بود.» 

این روزنامه در عین حال تمامی منتقدان را دارای حسن نیت ندانست و ادامه داد: «اگرچه بعید نیست برخی از منتقدان، اساساً با حضور افراد متعهد و کارآزموده ای نظیر دکتر الهام در هر منصب و پست کلیدی مخالف بوده و احتمالا ماجرای اخیر را بهانه دیگری برای اعتراض به دولت نهم یافته باشند ولی سخن حق و حرف حساب از هر زبانی که بیان شود قابل شنیدن و درخور پذیرفتن است. هریک از مسئولیت های وزارت دادگستری، سخنگویی دولت، عضویت در حلقه حقوقدانان شورای نگهبان به تنهایی می تواند تمامی وقت و توان یک اصولگرای متعهد را به خود اختصاص دهد و با جرأت می توان گفت انجام شایسته این چند مسئولیت از عهده یک نفر - هرچند شخصیت متعهد و کارآزموده ای نظیر دکتر الهام باشد- برنمی آید بنابراین افزودن مسئولیت سنگین و حساس دیگری نظیر «ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز» به مسئولیت های پیشین با هیچ منطقی قابل توجیه نیست، چه از سوی ریاست محترم جمهوری که منصوب کننده اند و چه از جانب آقای دکتر الهام که تمامی این مسئولیت ها را پذیرفته اند.»
 
در ادامه یادداشت کیهان آمده است: «سپردن چند مسئولیت کلیدی و حساس به یک نفر تنها در حالی قابل توجیه است که این مسئولیت ها از نگاه دولت محترم، «تشریفاتی»! تلقی شوند که این احتمال با توجه به ماهیت دولت اصولگرا و آنچه همگان از عملکرد و مواضع دولت نهم می شناسند، بیرون از تصور است ولی متاسفانه غیر از این گزینه پیش فرض دیگری برای توجیه اقدام یاد شده پیش روی نیست.» 

شریعتمداری در ادامه نوشته است: «برای تصدی هریک از مسئولیت های یاد شده به یقین افراد شایسته و کارآمد دیگری نیز وجود دارند که در صورت سپردن برخی از این مسئولیت های چندگانه به آنها، اولاً، بخش قابل توجهی از ظرفیت و توانمندی آقای دکتر الهام که در چند حوزه جداگانه تقسیم شده است، آزاد گردیده و در حوزه مشخصی متمرکز خواهد شد و ثانیاً؛ این توهم پیش نمی آید که جبهه اصولگرایان از بیماری «قحط الرجال»! رنج می برد و این تصور غلط در اذهان شکل نمی گیرد که رئیس جمهور محترم یاران کارآمد اندکی دارند! و...» 

وی در پایان اینگونه انتصاب‌ها را آسیب رسان خواند و افزود: «سپردن چند مسئولیت حساس به یک نفر می تواند این پی آمد آسیب رسان را نیز درپی داشته باشد که حلقه اطرافیان و نزدیکان ریاست محترم جمهوری را «تنگ» کرده و به دایره بسته ای تبدیل کند. در این حالت ضمن آن که بسیاری از مدیران کارآمد خود را با حلقه اطرافیان رئیس جمهور غریبه احساس می کنند، ریاست محترم جمهوری از ظرفیت و کارآمدی آنها بی بهره می ماند... البته، این حلقه اگر تنگ تر شود و بسته بماند، آسیب های دیگری نیز به دنبال دارد که شرح آن فصل جداگانه ای می طلبد.»

 

 

 

 

 

 

اما اظهار نظری که عرض شد چنین است :

سلام علیکم .

گفتم ببینم این دوست کیه که جناب شریعتمداری از آب در آمد .

ایشان جزوی از کابینه ی جناب دکتر هستند و با دوست یه تفاوتی دارند که عبارتست از تفاوت این دوستی با دوستی ایشان با جناب دکتر قبل از رییس جمهور شدنشان مثلا .

البته عرض بنده این نیست که عرض شد بلکه بعنوان یک دوست می خواهم به برادمان آقای احمدی نژاد عرض کنم که دوست عزیز : عبرت بگیریم قبل از اینکه عبرت دیگران شویم !

یعنی تا دنیا هنوز نفهمیده که حکومت در اسلام جمهوری نیست بیاییم جلوی ضرر را بگیریم .

دوست عزیز برای امتحان هم که شده بریم سراغ خانه ، مسجد محل خانه ها و جمعه ی مساجد شهر و دیارمان ایران .

ولو برای آزمایش هم که شده در مثلا همین ( مبارزه با قاچاق ... ) کار را به این که گفته ی اسلامست بسپاریم و ببینم که کارامدی در این است یا در جمهوری با موسسات ( از جمله موسسه ی کیهان مثلا ) ، سازمانها ، و ادارادتش که با دیگر جمهوریها فرقش مثل جمهوری است و جمهوری اسلامی .

بنده بعنوان سرپرست یک خانه تضمین اهل بیت خود را برای همکاری با شما میدهم و در سطح مسجد محل خود نیز آماده ی هرگونه همکاری با شما هستم ولی بنده اصلانمی دانم مثلا ستادی که شما یعنی جمهوری اسلامی دارد یعنی چه ؟ یعنی این ستاد بدون بنده کار خواهد کرد اگر کاری از دستش برآید که بر نیامده و نخواهد آمد .

به امید دیدارتان در مسجد محلمان والسلام علیکم ، برادرت احمدعلی یزدی . andishe.parsiblog.com

 


عرض پوزش

    نظر

 

سلام علیکم .

    ضمن عرض تسلیت بمناسبت سالروز شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام و با آرزوی سال نوی بهتر از سالی که آخرین روزش را پشت سرمی گذاریم غرض از مزاحمت مطلبیست که به شرح زیر بعرض می رسانم .

    در وبلاگ ازمسجدچی باقیمانده ؟ پیامی دیدم بشرح زیر :

   امیر عباس ( چهارشنبه 23/12/1385 - 19:51 ) revaiat.parsiblog.com
  
سلام
    از وبلاگ پدر به اینجا رسیدم. کاری ندارم که موافقید یا مخالف یا موافقم یا مخالف. اما اینکه پرسیدید چه شد؟
    حضرت امام راحل(رضوان الله علیه) با نگاه ژرف به مکتب تشیع گفتند:«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد».
    من که خودم را از امام خمینی عالم تر نمی دانم، شما و ولی فقیه محترم بیت تان را نمی دانم.
    دعا بفرمایید .

    وقتی این را دیدم نظرم را ( بدون نام ) پس از آن در آنجا نوشتم و بعد مثل همین را در وبلاگ ( روایت فجر ) دیدم ولی ( بانام ) به این صورت : 

   مریم یزدی (جمعه 25/12/1385 - 9:21 ع )az-masjed-chi-mandeh.persianblog.com  
  
باسلام تشکر از قدم رنجه شما و اظهار نظرتان .
   نظر پدرم هم همانست که شما گفته اید ولی این دلیل نمی شود که نظر منم حتما مثل نظر پدرم باشد همونطور که نظر حضرت ابراهیم علیه السلام هم مثل نظر پدرشان آذر نبود .
   بله تعجب من هم از همینه که چطور من می دانم پیامبر اعظم صل الله علیه واله و سلم چگونه حکومت تشکیل داد ولی مرحوم خمینی با آن همه علم و آگاهی که شما هم یاد کرده اید نمی دانستند !؟ و مثل رژیم منحوس شاه دولت تعیین کردند ؟ ! در حالی که از ایشان بیشتر از همه انتظار می رفت که به سیره ی نبوی عمل می کردند .
   اگر چنان می کردند الان این همه مسئله نداشتیم ، یعنی ایشان باعث بانی مشکلاتی هستند که داریم ، که پیامد جمهوریست که بنیانگذارش ایشان بودند .
   امیدوار که به عقل بیایم و ضرر را از هرکجا جلویش را بگیریم دیر نیست .
   بازهم ممنون از زحمتی که کشیدید .

  پاسخ مدیر وبلاگ ( شنبه 26/12/1385 - 8:39 ص )
  پاسخ را خودتان گفته اید. آنجا که خودتان را از حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) عالم تر می دانید. از نظر دادن در وبلاگتان پشیمان هستم خواهرم. متاسفانه به طرز وحشتناکی خودتان را قبول دارید. ... الا ما رحم ربی!

  خب پاسخ مدیر محترم وبلاگ وزین ( روایت فجر ) را هم که ملاحظه فرمودید که در واقع پاسخ به عرض بنده می باشد و برای همین امروز رفتم و در وبلاگ از مسجدچی باقیمانده ؟ این مطلب را چنین توضیح دادم :

 

صاد (سه شنبه 29/12/1385 - 11:14 (  sad13.parsiblog.com  

سلام علیکم .

ببخشید که بدون نام چیزی را در اینجا نوشتم .

فکر نمی کردم اینقدر ( وحشتناک ) اعتماد بنفس داشته باشید و به خود باوری رسیده باشید که بانام خودتان آن را در وبلاگ ( روایت فجر ) برادرمان آقای امیر عباس بنویسید و آنچه را که در حق من بود نوش جان بفرمایید .

ببخشید مرا در روز که روز شهادت آقا علی بن موسی الرضاست ، تسلیت بنده را هم بهمین مناسبت پذیرا باشید .

امیدوارم سال نوی را پیش رو داشته باشید در خانه ، محل ، شهر و دیارتان ایران اسلامی و پیش از این هم در جهان به امامت آقایمان انشاءالله تعالی و اللهم عجل لولیک الفرج و ... .

 

تا بعد فعلا خدا نگهدار .

 


باردیگر

    نظر

بسم الله الرحمن الرحیم ، اقرا باسم ... اقرا و ... .

سلام علیکم .

بعد از وقفه ای مطلبی را در وبلاگ مهرورزی نوشتم .

مطلب از این قرارست :

    اعلام موضع (3)

یادآوری :

هرچند بعد از نوشته ی قبلی بنده هیچیک از همکارانم مطلبی ننوشته اند ولی چون به اصطلاح مدتی این نوشتار هم تاخیر شد بد نیست یک یادآوری هم داشته باشیم .

استاد یزدی در این زمینه ، یادآوری را عرض ی کنم ، نکته ی خوبی را می گویند ، ایشان تعبیر ( ایستگاه یادآوری ) را دارند ، به تعبیر بنده حرفشان اینست که هرچشم اندازی برای آینده پس از نگاهیست به آنچه که پشت سر گذاشته شده .

طبق نظر ایشان اصلا پردازش اطلاعاتی که به حافظه سپرده شده پس از یادآوری آنست ، مثلا پرداختن شما به همین عرایض بنده  که بحافظه سپرده اید پس از یادآوری آنست .

خلاصه ی نظر ایشان همان تعبیریست که دارند ، یعنی میان دریافتی از مثلا عرایض بنده و اظهار نظرتان در باره ی آن ایستگاه یادآوری آنست .

خب عرض بنده در این قسمت این شد که وقتی که ما بخواهیم اعلام موضع کنیم ، مثلا در موضوع ولایت که موضوع بحث می باشد ، حتی در زمان انتخاباتی هم که پشت سر گذاشتیم ، این کار پس از یادآوری موضوع اتفاق ی افتد .

مثل اظهار نظر در باره چیزی که پس از یادآوری آن چیز در باره ی آن اظهار نظر ی کنیم .

تا بعد ، یعنی بعد یادآوری فعلا خدانگهدار .